مهسا کلاس هشتم است. از یه سال قبل با علیرضا رابطه دارد. ابتدا در حد تماس بوده و بعدش به تماس فیزیکی هم رسیده. از مهسا درباره این عشق آتشین پرسیدم: 

فقط دوسش دارم و می خواهیم با هم ازدواج کنیم.

- خب به سلامتی. 

پرسیدن علیرضا چند سالش است؟ میگه یازده سال ازمن بزرگ‌تر هست. ( مهسا ۱۴ و علیرضا ۲۵ سالش )

شغل علیرضا چیه؟ نمی دونم 

کجا زندگی میکنه؟ نمی دونم

--- این نمیدانم ها زیاد بود و من در شگفت از این هیجان دوره نوجوانی که دامن همه ما رو گرفته.

عشق و عاشقی در نوجوانی

اما خب هر چه من بیشتر از ندانستن ها برایش بگوییم او مقاومت بیشتری به خرج می دهد . در نوجوانی همه را م یتوانی شکست بدهی. موضوع عطش و شور عشق دیگه بدتر... هیچ کس نمی تواند قانعت کند . چشم ها بسته و احساس حرف خودش را می زندبی تقصیر

* خودم هم از کلاس چهارم ابتدایی تا پایان دبیرستان هر چند روز یک دل نه صد دل دلباخته یکی می‌شدم. هیچ کدومشون بیشتر از ۴ روز دوام نداشت آرام